فراموشی گذشته، ساخت آینده

آغاز ماجرا:

همه ما در زندگی لحظات تلخ و شیرین زیادی داشتیم و گاهی این خاطرات چنان برای ما سنگین هستن، که مانع از حرکت ما برای ساخت آینده میشن. در مسیر موفقیت همه ما با شکست های مواجه شدیم، که فکر میکردیم، این دیگه اخر کاره و هیچ موفقیتی نیست، اما باید بدونیم که شکست عضوی از مسیر موفقیت‌عه. من در این مقاله سعی میکنم با نگاه روانشناسی چگونگی عبور از گذشته و شکست‌ها، ایجاد انگیزه و امید و حرکت به سمت آینده و رسیدن به موفقیت رو برای شما بررسی کنم. اما اول بیایم موفقیت رو برای خودمون تعریف کنیم، موفقیت یک چیز کاملا خاص و شخصی هستش که این یعنی موفقیت از نظر هر شخص میتونه فرق داشته باشه، یکی موفقیتش رسیدن از نمره 15 به 18 هست و یکی دیگه رسیدن از نمره 18 به 20 هر دو این ها موفق شدن، در اصل موفقیت یعنی رسیدن به هدفی که از قبل برای خودت مشخص کردی.

ریشه‌های این ماجرا:
نیچه معتقد هست که بدون فراموشی، هیچ شادی و پیشرفتی ممکن نیست. ما نمی‌تونیم در گذشته زندگی کنیم، غرق در گذشته باشیم اما برای آینده تلاش کنیم، پس یکی از راه های موفقیت کنار گذاشتن شکست‌ها و گذشته ماست، اما این کنار گذاشتن به معنای رهایی کامل اونها نیست، گذشته ما و شکست‌ها آموزگارانی هستن که بهای آموزش اونها زمان ماست، پس از درسی که به ما دادن باید استفاده کنیم تا دچار اشتباهات قبلی نشیم. دوستان عزیز من این رو بدونید که دو روش عمده برای جمعآوری دانش وجود داره:اول مطالعه، طبقه‌بندی و جذب حقایقی که توسط افراد دیگر سازماندهی شدن، و دوم جمع‌آوری، سازماندهی و طبقه‌بندی حقایقی که از طریق تجربه شخصی بدست‌آمده.

 

سه راهکار طلایی برای گذشتن از شکست‌ها و حرکت برای آینده میتونه:

  1. تمرکز رو هدف:

بجای تکرار اتفاق گذشته در ذهن‌مون بیایم و به هدف آینده‌مون فکر کنیم و مسیر‌های رسیدن به اون رو برای خودمون ترسیم کنیم یا حتی خودمون رو در زمان رسیدن به اون هدف ببنیم، خیلی از بچه‌های ما رویای رسیدن به پزشکی رو دارن، پس میتونن به جای فکر کردن به نمرات بد گذشته خودشون رو در جایگاه یک پزشک تجسم کنن و با انگیزه تازه برای رسیدن به اون هدف تلاش کنن، یا حتی میتونیم تصویر هدف آیندمون رو جایی قرار بدیم که در طول روز مدام نگاهمون به اون بیوفته تا به خودمون یادآوری کنیم که این تلاش باید به کجا برسه و این رو بدون «اگر باور داشته باشی که میتونی، میتونی!»

  1. تحلیل شکست و برطرف کردن ضعف ها:

همون‌طور که بالاتر اشاره کردم شکست های ما معلم‌های هستن که نقاط ضعف ما رو به ما نشون میدن، پس ما باید از این معلم‌ها درس بگیریم و در درون خودمون ضعف‌ها رو پیدا کنیم و به دنبال بر طرف کردن اونها باشیم، انسان همیشه دنبال برتری و بالابودن هست به همین دلیل از ضعف‌های خودش فاصله میگیره و سعی میکنه اون ها رو مخفی کنه، اما برای رسیدن به هدف، تو باید نقاط ضعف خودت رو شناسایی کنی و از بین ببری. وقتی انسان مشغول کاری میشه که دوست داره، ممکنه ساعت‌های زیادی بدون اینکه خسته بشه اون کار رو انجام بده، اما انجام کاری که اصلا اونو دوست نداره و از اون بیزاره خیلی سریع باعث خستگیش میشه. بنابراین استقامت انسان تا حد زیادی به میزان علاقه او به کاری که داره انجام میده برمیگرده، انسان بیشترین بهره‌وری را زمانی داره که کاری که انجام میده رو دوست داشته باشه، اما ما چون معمولا به سراغ ضعف ها رفتن رو دوست نداریم اون ها رو رها میکنیم و با خودمون میکشونیم‌شون، بجای اینکه اونها رو رفع کنیم. یکی از راه های فراموشی شکست های گذشته جلوگری از اتفاق اونه که با رفع این ضعف ها ممکن میشه.

 

  1. 3. ترسیم مسیری جدید:

    برای رسیدن به یک هدف راه های مختلفی وجود داره، اگر ما در یکی از این راه ها شکست خوردیم به معنی تموم شدن و نرسیدن نیست در چنین زمانی باید مسیر جایگزین رو ادامه بدیم، اگر بخوام مثال بزنم برای مطالعه یک درس روش های مطالعه مختلفی وجود داره که هر کدوم از روش ها برای تیپ خاصی از دانش آموز ها مناسبه پس ممکنه یک دانش آموز در یک درس بارها و بارها شسکت بخوره تا روش مطالعه مناسب خودش رو در اون درس پیدا کنه.از راه‌ها و ایده‌های جدید نترسید! همین ایده‌ها میتونن تفاوت بین موفقیت و شکست شما باشن.

دوستان عزیز من موفقیت امری اتفاقی و به یک باره نیست و حاصل تلاشی مستمر، فکرشده و پر از فراز و نشیب است، فرق بین بازنده‌ها و برنده‌ها استمرار در مسیر و درس گرفتن از گذشته است. عبور از گذشته و تلاش برای ساخت آینده یک انتخاب نیست یک ضرورت است، هیچ موفقیتی بدون تلخی بدست نمیاد، مثل بازی ایران و استرالیا که در سال 1977 میلادی تیم ملی ایران در لحظه‌ای که 10 دقیقه به پایین بازی مونده بود 2-0 به استرالیا باخته بود اما تمام پیش بینی‌ها رو بهم زد و با زدن 2 گل تاریخی صعود خودش رو به جام جهانی قطعی کرد، اون بازی فقط یک مسابقه فوتبال نبود بلکه نمادی از باور، بازگشت، تلاش و استمرار بود و درس این بازی چیزی جز تلاش تا لحظه اخر نیست.